- سیدی طالقانی (لَ / لِ)
ابوعبدالله سیدی طالقانی از طالقان ری. مردی از کبار مشایخ و بزرگان علم حدیث بوده و پیش از سال 320 هجری قمری درگذشته است. ابوعبدالرحمن سلمی بدینسان نام او را در تاریخ صوفیه آورده است. (از انساب سمعانی برگ 364 ’الف’)
معنی سیدی طالقانی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(لَ / لِ)
لغت نامه دهخدا
القاضی، ابوالحسن علی بن المفضل المؤیدی الطالقانی. وی راست: الامثال البغدادیه یا رساله الامثال البغدادیه التی تجری بین العامه. جمعها سنه 421 (؟). این کتاب را استاد لویی ماسینیون به سال 1913 میلادی از روی نسخۀ موجوده در کتاب خانه ایاصوفیا در مطبعۀ رعمسیس طبع و نشر کرده است. (معجم المطبوعات ج 2 ص 1222)
(لَ / لِ)
لغت نامه دهخدا
سعد طالقانی. مؤلف تاریخ سیستان ذیل عنوان ’آمدن فضل بن حمید به امیری سیستان’ گوید: فضل بن حمید برفت به حرب او (جیهانی) سوی بست، روز سه شنبه هشت روز گذشته از جمادی الاولی سنۀ اثنی و ثلثمائه، چون بنوزاد رسید، بومنصورجیهانی پذیرۀ او آمد، و آنجا حربی سخت بکردند و هزیمت بر جیهانی افتاد. با گروه خویش برفت سوی سعد طالقانی شد بزابلستان... چون جیهانی نزدیک سعد رسید، قصد بست کردند هر دو، چون برزدان رسیدند، فتح بن مارحوح تاختن کرد بر ایشان، و بسیار مردم کشته شد، آخر فتح بهزیمت شد و جیهانی و سعد هر دو به بست اندرآمدند... فضل بن حمید بیمار صعب شده بود و سوی بدر به پارس نامه نبشته که کسی فرست بجای من و علت خویش و مال خویش یاد کرده و بدر محمد بن طغریل را با سپاهی کاری بفرستاده بود، روز سه شنبه پنجروز مانده از ذی القعده سنۀ اثنی و ثلثمائه به سیستان اندرآمد، و برفت و به زمین داور شد و جیهانی و طالقانی به یک فرسنگی زمین داور با او حرب کردند و جیهانی بهزیمت برفت و طالقانی اسیر ماند، دو شب گذشته از محرم سنۀ ثلاث و ثلثمائه، و سعد را به عماری اندر به سیستان فرستاد و خالد بن محمد یحیی به زابلستان رفت با محمد بن طغریل، و آنهمه کارها به صلاح بازآورد و به سیستان بازگشت... شش روز باقی از جمادی الاولی سنۀ ثلاث و ثلثمائه، و سعد طالقانی را خلاص کرد، و با او بسیار نیکوئی کرد. (تاریخ سیستان ص 304 و 305)